آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره
آناهیدآناهید، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

لحظه هاي ناب كودكي

ديالوگ

ديالوگ ديروز آرتين با من تو خيابون راه ميرفتيم و حرف مي زديم. من:آرتين چه خوب ميپري و مي دويي آرتين:آخه غدا ميخورم چاغ ميشم چله ميشم مرد ميشم بزرگ ميشم بعد از يه مكث نسبتا طولاني رهام نميپره آخه كوچولو غذا نميخوره من:ذلت براش تنگ شده زنگ بزنم رهام بياد پيشمون آرتين :نه خودم صداش ميزنم و دستاش و مثل شيپور گرفته جلو دهنش داد ميزنه رهام بيا خونمون تا برسيم خونه همش داد ميزد رهام بيا خونمون ...
19 مهر 1393

معرفي كتاب

سلام پسر نازنينم خداروشكر ميكنم كه وجود داري و هر لحظه با بودنت من و تو دنياي كشف قرار دادي انتشارات با فرزندان مجموعه‌ی پنج جلدی غاز کوچولو مجموعه‌ی پنج جلدی، با هدف آموزش پنج مفهوم آموزشی برای خردسالان و کودکان؛ شامل: تولد، رشد بدن، شناخت شب و روز، شکل‌های هندسی و شمارش اعداد ماجراهای شیرین، جذاب و خواندنی درباره‌ی تجربه‌های تازه‌ی غاز کوچولویی که تازه متولد شده و هر لحظه چیز تازه‌ای کشف می‌کند با زبان آهنگین و شعرهای کودکانه دارای صفحه‌های برش‌دار، به منظور کشف تصویر یا شعری که زیر صفحه‌ی برش خورده پنهان شده‌است. برای 2 ...
19 مهر 1393

بازي هاي ما...

سلام عزيزترينم خدارو شكر روزهامون پر شده از تجربهاي جديد و ناب اولين تجربه اي كه ميخوام برات بگم نقاشي با خمير ريشه پدر از خمير ريشش استفاده نميكرد و اينچنين وسيله اي براي بازي شما به وود اومد مداري خمير ريش و ريتم تو كاسه(از اينكه پف كرد تعجب كردي و گفتي اوووو اَه بعد چند قطره رنگ خوراكي اضافه كردم ازم قلمو خواستي و برات آوردم و شروع به همزدن  كردي و بوي خمير ريش تو حمام پخش شده بود و ازت خواستم بو كني و گفتم بوي چي ميده گفتي گل بعد شروع به همزدن كردي و قلمو گذاشتي كنار و با كف دستت محكم تو ظرف ضربه زدي و ازت پرسيدم چطوره خوبه ؟نرمه ،نه! مثل چي ميمونه فقط خنديدي بهم ...
19 مهر 1393
1